Saturday, November 14, 2009

Wednesday, July 8, 2009

مرا عهدی است...>به خانم خاص

لبخندهای من
پینه های پوسیده صندلی
حسی ندارند
.
.
نشسته بود کنار مرد روی چمن زن
!

Saturday, June 27, 2009

Friday, May 22, 2009

برای تو
























































تو کجایی و من ساده درویش کجااااااااااا؟



بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز
باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
در دست هر کی هست ز خوبی قراضه‌هاست
آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
این نان و آب چرخ چو سیل‌ست بی‌وفا
من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم
دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او
آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول
آن‌های هوی و نعره مستانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما
گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد
کان عقیق نادر ارزانم آرزوست
پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست
آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز
از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد
کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست جعد یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست






Friday, April 24, 2009

برای شب های هدر رفته



لبخندهای تو


پینه های پوسیده صندلی:حسی ندارند






فقط می دونم خسته ام:

گنجشک لالا، سنجاب لالا آمد دوباره مهتاب بالا لالالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... لالالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... گلدون خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت، خوابیده بیشه گلدون خوابید مثل همیشه قورباغه ساکت، خوابیده بیشه لالا لایی لا لالایی لا لا لالایی... لالا لالالایی لا لالایی لا لا لالایی... جنگل لا لا لا لا برکه لا لا لا لا شب بر همه خوش، تا صبح فردا شب بر همه خوش، تا صبح فردا لالا لالالایی لا لالایی لا



مرا به خانه ام ببر









Sunday, March 29, 2009

به رسم فروغ

پرواز را به خاطر بسپار
پرنده


...




پرنده مرد
!

Tuesday, February 17, 2009

بر اندیشه استوار است جهان...درد عادت ماست

نامه ای برای فاطی
توهم گذشتی...رفتی...مقدمه به یاد تو شروع شد
خدا رحم کنه به حال متن
(!درابتدا کلمه بود)
همه چی از اون تابستون شروع شد.همه چیز از همون جا شروع شد.
.
یه تابستون داغ.یه تابستون پر حاشیه
و بعد تو یواش یواش در من ریشه زدی.
درخت که بی ریشه نمیشه.میشه؟
تو با من بودی.اما بی من.در ما های های های کلمه زاده می شد و در ما کلامات شروع کردند به تولد...تو حامله ی کلمات بودی نه من
به همین دلیل بود که بابچه هات با همون کلمات، کلمه به کلمه رفتی.
دور شدی و من بدون کلمات و گاهی هم با کلمات دلم هواتو می کرد...و شیشه اینک هوای سنگ داشت! گلم.
سنگ سنگ تا پیروزی.
من راوی هزار مشک اشک بودم تو سینه ی قرس سنگ, گوش شنوای درد هایم آرزوهایم بزرگ شدن هایم بهانه گیری هایم و زاهدان جاده ای بود برایم به سوی خوبی هایم.
عادت ندارم دراز بنویسم عادت ندارم...اما حالا که بریده شدیم از هم بگذار بگویمت
:
همیشه دوست داشتم.همیشه دلم با تو بود اما یه وقتای یه جاهایی خیال می کردم زندگی کثافت واری داری .ببخش...اینو می گفتم تا آروم بشه دردهام. درد هایی کسی که می خواست فاطی رو برای تنها و تنها خودش داشته باشه
...
از عباس و پیام و غیره و ذالک متنفر بودم،مثل کاکل زری که از دیو ها بدش می اومد...کاکل زری رمان سنگ صبور مال چوبک. راستی خوندیش؟
:
من تهنام تهنای تهنا
اینو کاکل زری اونجا می گه.
با خاطرات نمی شه زندگی کرد زندگی با خاطره های قدیمی یه جور اسارته؟
و حالا این منم راوی اسارتم...
من اینقدر هم که می گم پر از رنج نیستم. فقط بلد نیستم تو اسارت نفس عمیق بکشم
چون دلم یه جایه دیگه است....
بدترین بخش بین ما بود .:اس ام اس ها
از اس ام اس های همدیگه دلخور می شدیم ...هر چی گفتم به اسارتم بر می گشت.
معذرت.
به سید حسن سلام برسون شاید یه روز یه جایی نشستیم و با هم سیگار کشیدیم.
به خاطر همه ی خوبی ها ممنون
این وبلاگ و شماره موبایلتو بعد چند مدته دیگه پاک می کنم تا راحت تر باشی.
...
خوشبخت باشی
و اینکه ...
روسری باد را تکان داد
...می بوسمت
امضاء:سی کلو