Wednesday, December 12, 2007

شاملو


به مناسبت 21آذر تولداحمد شاملو


دوستش می دارم

چرا که می شناسمش،
به دو ستی و یگانگی
شهر
همه بیگانگی و عداوت است
هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم
تنهائی غم انگیزش را در می یابم

1 comment:

اقاقیا said...

مهدی جان
شاملو زنده ست، جاری ست، زلال ست، فقدان او را زمانی احساس می کنیم که شعر جدیدی در این سال ها از او نخوانده ایم، کاش زنده بود، نا میرا بود، اما مرگ همیشه زنده و گیراست، به مانند آتش می پیچد و می سوزاند. مرگ همه گیر است
گیراست
سبز باشی عزیز