این سومین بار .تقصیر خودش نه شاید تقصیر من .
شایدم نه
لعنت به سگ
Tuesday, March 25, 2008
Friday, March 21, 2008
Saturday, March 15, 2008
Tuesday, March 11, 2008
بو ی شما که توی دماقم می پیچد
تازه یادم می اید سگ بودن را
ولابد حالا فکر می کنی از غریضه ام بیزاری بی زاری با زاری بی زاری بازاری
از غریزه ام از غریزه ات از
هی! آروم باش تخمه سگ و پوزه ام را به خاک می مالید
با زاری با زاری بازاری زاری زاری زاری زاری
برداشت پنجم از اینجا شروع می شود
خانم لی لی
که انسان ها غریزه ی سگی شان را می برند ناصر خسرو
و آبش می کنند
آبش می آید آبش می برد
خواهی نخواهی
غریزه سگی تان از خیال ناصر خسرو دور
......
وصیت نامه :سگ باش آنقدر که باید
Saturday, March 8, 2008
فال حافظ به نیت مادرانه

ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
بازآ که ريخت بی گل رويت بهار عمر
از ديده گر سرشک چو باران چکد رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
اين يک دو دم که مهلت ديدار ممکن است
درياب کار ما که نه پيداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد
هشيار گرد هان که گذشت اختيار عمر
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد
بيچاره دل که هيچ نديد از گذار عمر
انديشه از محيط فنا نيست هر که را
بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف که ز خيل حوادث کمينگهيست
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زندهام من و اين بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
اين نقش ماند از قلمت يادگار عمر
بازآ که ريخت بی گل رويت بهار عمر
از ديده گر سرشک چو باران چکد رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر
اين يک دو دم که مهلت ديدار ممکن است
درياب کار ما که نه پيداست کار عمر
تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد
هشيار گرد هان که گذشت اختيار عمر
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد
بيچاره دل که هيچ نديد از گذار عمر
انديشه از محيط فنا نيست هر که را
بر نقطه دهان تو باشد مدار عمر
در هر طرف که ز خيل حوادث کمينگهيست
زان رو عنان گسسته دواند سوار عمر
بی عمر زندهام من و اين بس عجب مدار
روز فراق را که نهد در شمار عمر
حافظ سخن بگوی که بر صفحه جهان
اين نقش ماند از قلمت يادگار عمر
به بهانه ی ساده ی خوشبختی ام
Subscribe to:
Posts (Atom)