Saturday, April 5, 2008


و دوباره دانشگاه با ورود ما آغاز شده

اینجا هوا خیلی گرم ،خیلی ها اومدن خیلی ها هم نه
ودیگر هیچ
!

1 comment:

اقاقیا said...

مهدی سلام
برات آرزوی موفقیت می کنم. اما نگو دیگر هیچ. خیلی چیزها هست که می تونی بنویسی. از دانشگاه. از بچه های کلاس. از درس ها. از رفت و امدهات. از زندگی دانشجویی ات. از معلم هات، پشت این هیچ تو یه هیچستان بزرگ داره به من نیگاه می کنه