Sunday, June 1, 2008

حسین پناهی

بیراهه رفته بودم آن شب
 دستم را گرفته بود و می کشید
 زین بعد
 همه عمرم رابیراهه خواهم رفت

2 comments:

اقاقیا said...

سلام مهدی عزیز
خوبی؟ مدتی بیمار بودم و نمی تونستم پشت دستگاه بشینم. نمی دونم چرا دیروز ناگهان بیادت افتادم، امروز اومدم عرض ادبی کنم و حالتو بپرسم. نمی دونم چرا لینک منو برداشتی! چون برام عزیزی تمایل دارم تاعلتشو بدونم

اقاقیا said...

مهدی عزیز مرسی از پاسخت .بیماری من مرا در بستر نینداخت به من غم بستری شدن را یاد داد. موفق باشی و امیدوارم امتحاناتت را با نمره بالا پاس کنی و هر چه زودتر به خانه برگردی و زیبایی وجود مادر را یک بار دیگر با اعماق جانت نفس بکشی. مهدی جان دلم برای دیدن اقاقیا های ایران تنگ شده. اقاقیا و کوکب و نرگس، محبوب ترین گل های من هستند. شاد باشی